ابويعقوب الکندي، از نخستين فيلسوفان اسلامي، در فلسفه الاولي خود مي نويسد: «فلسفه شناخت واقعيت اشيائ تاحد توان و امکان انسان است؛ زيرا هدف فيلسوفان در دانش نظري، کشف حقيقت و در دانش عملي، رفتار کردن بر طبق آن حقيقت است.» فارابي با وجود اين که اين تعريف را مي پذيرد، تمايزي ميان فلسفه مبتني بر يقين (اليقينيه) يعني برهان و فلسفه مبتني بر ظن (المظنونه) يعني جدل و مغالطه مي نهد و تاکيد مي کند« فلسفه مادر علوم بوده و با هر چيزي که موجود است، سر و کار دارد.»
مقاله«معنا و مفهوم فلسفه در اسلام»دكتر سيد حسين نصر
این جمله ابويعقوب الکندي رو دوست میدارم:" فلسفه شناخت واقعيت اشيا تاحد توان و امکان انسان است" یعنی کنکاش و درک فلسفه جهان از هر فرد به اندازه توان و گنجایش ادراکش مورد درخواست است و در راه فلسفه تقلید کورکورانه از بینش دیگری فاقد محلی از اعراب است.( کشف حقیقت)
پاسخحذفو اما به نظرم آنچه که فارابی الیقینه معرفی می کند ، همان فلسفه ایست که با هدف رسیدن به آرامش و یقین بحث میشود و در معرفی حقیقت می پوید. اما المظنونه جستاری بر واقعیت جهان و اندیشه هاست و ازین رو دچار نسبیت است... .